مهریه و جهیزیه!
زرقا زرقا

با وجود یک عمر تلاش و مبارزه و پس از گذشت قرن ها هنوز هم زنان در چنگال سنت و قوانین اسلامی سنتی ، عشیره و مرد سالاراسیر اند.در بسیاری از کشور ها قانون خانواده ومناسبات زن و مرد همواره تا کنون تحت تاثیر شریعت و سنت قرار دارد . گر چه بسیاری از  قوانین بدلایل ضروریات و نیاز های جدید اجتماعی تغییرنموده اند ولی قانون مربوط به خانواده و حقوق مدنی زنا ن هم چنان دست نخورده و ابتدائی باقی مانده است.     

 معاملات خرید و فروش با لای جسم انسان زیر نام مهریه یا شیر بها و جهیز یه از تبارزات جامعه مرد سالار بوده که توسط سنت ،عرف و مذ هب مهر تائید خورده و در داخل خانواده های سنتی در معرض ا جرا قرار می گیرد.

گر چه این سنت شوم از قبل در درون جامعه انسانی شکل گرفته است بدین تر تیب که اگر مردی میخواست با زنی ازدواج کند باید یک مدت را در خدمت ما لک یا دارنده زن یا دختر مذکور می گذشتاند که این خدمت به شکل کار های جسمی یا شعبانی ویا خدمت در مز رعه وغیره بود،که بعدآ با انکشاف جامعه و شنا خت ارزش ها و کالا ها به عوض خدمت کردن و عمر قید کردن آن را با پر دا خت کا لا یا ارزش تبرئه می کردند که بعدآ این سنت  به شکل ملایمتری در آمد بد ین منعی که دادن تحفه ها به صورت سمبولیک به والدین دختران وزنان تغیرنمود. ولی امروز این وجه شکل یک تجارت را در بین جوامع عقب مانده گرفته است.چنا نچه در اکثر کشور های خاور میا نه چون پا کستان،هند،بنگلدیش سریلانکا، افغانستان ،ایران،و هم کشور های افریقائی چون سومالیا ،اوگاندا،تانزانیا وغیره این معاملات قربا نی های زیادی را بهمر اه داشته  است.

 

طبق آماری در سال 2001 که به صورت رسمی منتشر گردیده تعداد قتل های جهیز یه را در هندوستان به  7000 نفر اعلام داشت در حا لیکه ارقام اصلی آن به بیشتر از 25000نفر تخمین زده شده است.

 

در کشور های افریقائی نیز خرید زنان در مقابل شیربها یک رسم است که بعدآ مردان خودشان را ما لک مطلق زنان شان میدانند.ا ین مهریه یا شیر بهاوسیله استثمار زنان و مانع در مقابل دستیابی به برابری میباشد.

 

شیر بها و جهیز یه هر د وپد یده ایست که ریشه در سنت و مذهب دارد.

از نظر مذهب اسلام مهر را چنین تعریف می کنند: «به نقل از کتاب ازدواج مکتب انسان سازی صفحه253فصل مهریه»

ًمهر یک کلمه انتخابی قران است که آنرا صدقه یاصدق نیز تعبیرمیکنند واین کلمه رابیشتر چنین تفسیرمی کنند که مردان بخاطر جلب رضایت زنان حالت فرو تنی اختیار نموده و این امریست بر صداقت مرد، که بر زنان صدق یا مهر را پیشنهاد میکند ً

در جای دیگری چنین تبصره شده که«به نقل از کتاب ازدواج مکتب انسان سازی صفحه253فصل مهریه»  

 

 ً این مهر یکنوع پشتوانه ائست برای زن و بهتر بگوئیم نوع بیمه کردن برای زن است و بدین دلیل اگر دختری خودش بدون دخالت ولی اش  عاشق  می شود و ازدواج  می کند و  مهر را نا دیده می گیرد پس از بر داشت های تمتعی از همسرش و به خاموشی گرائیدن غرائز جنسی و بر گشتن عقل از دستگاه تناسلی به مغزش! می فهمد که اشتباه کرده است.ً

بنا بر همین قوانین اسلامی است که هزاران دختر جوان که در خانواده های مسلمان بدنیا می آیند با مصیبت ازدواج اجباری از جانب خانواده های شان دست وپنجه نرم مکنند. این ازدواج ها اکثرآ در مقابل گرفتن پول،مال وجایداد از جانب به اصطلاح ولی ایشان که  عبارتند از پدر،پدر کلان، برادر، کا کا،ماما.... صورت میگیرد.دخترانیکه قربانی اینگونه ازدواج ها میگردد به صورت یک کالا به ملکیت مرد درآمده و معرض

 معاملات غیر انسانی قرار میگیرند.

            مردان کالا وار در بدل دادن پول به والدین زنان را به تملک خود در آورده و در حقیقت برای حفظ این مالکیت زنان باید مطیع ،پاکدامن،با حیا، امین و خد متگذار شو هر باشد و این صفات از مشخصات زن مسلمان و مومن میباشدو از جانب جامعه مرد سالار هم قبول شده است.مطیع بودن زن بدین معنی که نباید زن سر کش باشد ،زیرا زن سر کش نمی تواند یک ملکیت خوب باشد و پاکدامنی هم تضمین این ملکیت است که مبادااین ملکیت مرد، دست مرددیگری بفتد .

 در تمام جوامعیکه این نوع   جنایات درمقابل زنان صورت میگیرد ، مجازات نا پذیری این جنایات هم واقعیت مبرم است. در تمام قوانین این کشور ها به نحوی دست مردان را برای اعمال اینگونه جنا یات باز گذاشته اند و قوانین با تمام آن سنت ها که تشویق کننده این رفتار هاست کنار میاید.

چنانچه «به نقل از مجله تاس چاپ آلمان» آنه موند زن دهقان و مادر 4 فرزند از شرق اوگاندا با چنگک دروگری بطور وحشتناکی از شوهرش لت و کوب خورده ومورد تجاوز قرارگرفته که دو هفته به حالت کوما در شفاخانه بستری شد . شوهرش بعد از دستگیری و باز جوئی کوتاه آزاد شد، زیرابا پرداخت مهر یه خودش را مالک همسرش دانسته و خواسته او را تجدید تربیت کند قانون و پولیس هم درین امر با اوهمنوا بوده و آن را یک امر خصوصی قلمداد کرد.

 

امروزدر جوامع عقب مانده و سنتی ازجمله افغانستان مردان کهن سال با پرداخت مهریه وپول گزاف به والدین با دختران جوان وحتی دختران خورد سال ازدواج می کنند.واین باعث ایجاد خشونت های شدید خانوادگی میگردد.این خشونت ها به شکلی است که مردان بعد از پرداخت شیربهای گزاف زنان را در ملکیت شان در آورده و بعدآ به ایشان دیکته میکنند که چه بپوشند ،چگونه بااطرافیانش بر خورد داشته باشد،باکی ها در تماس باشد و با لا خره تمام حرکاتش زیر کنترول  گرفته شده وهرگاه زنی دست از پا خطا کند خشونت خانوادگی آغاز شده و آن مردانیکه بیرون از محدوده خانه افراد آزاد لیبرال و محترمی هستند در داخل خانه بیک زندانبان وحشی در مقابل همسران شان تبدیل میگردند.

 

 

این سنت عقب مانده نه تنها زنان راذلیل و تهی دست میسازد بلکه مردان جوانیکه خواهان ازدواج هستند و توانائی پرداخت شیربهای گزاف را ندارند واداربه کار های شاقه و غیر انسانی سا خته ودر صورت عدم داشتن امکانات برای برای پرداخت شیربها دست به اعمال جنون آمیز زده که در نتیجه آمار تجوزات جنسی بالا رفته و دختران و زنان یکبار دیگر به شکل مضاعف دچار خشونت جنسی چه درداخل خانواده و یاچه در اجتماع شده که در نتیجه این عمل سبب خود سوزی ها،خود کشی ها،قتل های ناموسی و سنگسار شدن ها میگردد.

 

به ازهمین مجله «تاس»مشکل بزرگ دیگریکه زنان جوامع کشورهای افریقائی را بیشتر تحت  شعاع قرار داده اینست که  مهریه دخترانیکه ختنه شده اندو مکتب نرفته اند بیشتر ازدخترانیست که مکتب میروند و ختنه نشده ان،بدینترتیب این امر  باعث بیسوادی و عقب ماندگی زنان و دختران گردیده و  از سوی    دیگر باعث ناقص سازی جنسی و صدمات فاجعه آمیز روحی و جسمی آنها میگردد.

 

در جامعه هندوستان و پاکستان د ختران ز یادی سالانه بخاطر ندادن جهیزیه از جانب فامیل های شوهرانشان  سوختانده میشوند لت و کوب میخورند و به قتل میرسند ،زیرادر صورت طلاق بایستی تمام جهیزیه دوباره به خانواده عروس مسترد گردد بنابرین در صورت بروز اختلافات و طرح مسله طلاق مردان زنان شان را به قتل میرسانند و اکثرآ قتل هارا تصادفی جلوه میدهند.زیادی زنان و ددختران هندی وپاکستا نی بین مدرنیته و سنت در گیر ما نده اند.

                    

            گر چه این رسم قانونآ از سال1961 ممنوع گردیده است ولی پولیس و قانون نمی خواهند درین مسله دخالت کنند وبنام مشکلات خصوصی داخل فامیلی احترام میگذارند.

به صورت خلاصه چنین استنباط میگرددکه: زن ستیزی مذاهب و سنت های عقب مانده زن ر ا در تملک مرد و کم ارزش ،ضعیف و قابل ستم کرده است . زنان دراخل خانه، خانواده، مکتب، کارخانه، دادگاه،قانون ، خدا ، کلیسا ، مسجد  و پولیس بطور سیستماتیک بی ارزش شمرده شده و قربانی جنایات میشوند.بنآ بدون یک تحول اساسی در ساختار اجتماعی هیچگونه حمایتی ولو به عنوان حافظ امنیت آنها هم باشد کافی نیست.و قانون در صورتی در وضعیت و موقعیت زنان تحول جدی ایجاد میکند که با رفاه اجتماعی و اقتصادی برای تعداد وسیع از زنان همراه باشد.لذا چنن میتوان گفت که تامین دراز مدت امنیت جانی و روانی در عرصه زندگی خصوصی برای زنان نیز نمیتواند جدا از تغیرات مادی و تحولات اقتصادی باشد.

 

تمام آمار گرفته شده درین بحث:

               

 

_  کتاب ازدواج مکتب آدم سازی فصل مهریه از دکتر سید رضا پاکنژاد

 

         _  مجله تاس چاپ آلمان7جولای 2001و20 مای 2003

 

 

 


January 22nd, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي